چه سنگدل است سیری که گرسنه ای را نصیحت می کند تا درد گرسنگی را تحمل کند!!
این جا گرسنگی فرصت عاشق شدن به ما نداد.. این جا گرسنگی فرصت غرب زدگی به ما نداد.. . این جا گرسنگی نتوانست غیرت را از ما بگیرد....
آقای بی درد! اگر تو هر شب کباب بی عدالتی سیخ میزنی( یک چلوکبابی بزنیم؟؟؟)، آن پایین یک "مرد" به اتفاق خانواده دارد ....... ؟؟؟
مطالب فوق برگرفته از وبلاگ ایران کلاس می باشد. آدرس وبلاگ اخذ اطلاعات: http://iranclass.blogfa.com
نظر وبلاگ در خصوص مطالب فوق(وبلاگ حاضر تابع قوانین رسمی کشور و معتقد به رعایت اخلاق حرفه ای بوده و قصد توهین یا هجمه بر هیچ فرد ، گروه و یا سازمانی را نداشته و حق سازمان بهزیستی و هر ذی نفع حقیقی و حقوقی دیگری برای ارسال جوابیه و ارایه هرگونه توضیح مستند با در نظر گیری قوانین و رعایت اصول اخلاقی محفوظ است . انتخاب و تشریح اخبار خاص نیز در راستای اصلاح انحرافات ، کج روی ها، کاستی های احتمالی و موارد همانند صورت پذیرفته و توسعه و تقویت حوزه بهزیستی و خدمات رسانی و خدمات گیری حرفه ای ، مد نظر دست اندرکاران وبلاگ می باشد ):
عبارت یک چلوکبابی بزنیم را از چه کسی زیاد شنیده اید؟؟؟ 100 دلاری را چه کسانی در چند سال اخیر زیاد دیده اند؟؟؟ چه کسانی در چند سال اخیر تمایل به جمع آوری سکه پیدا کرده اند؟؟؟ یا علی
بچه ها در محیط خانواده بسیاری از شناخت ها را نسبت به مسائل و آداب اجتماعی به صورت غیرمستقیم با سوالاتی که از پدر و مادر می پرسند یا با مهمانی رفتن و کتاب خواندن و شنیدن قصه یاد می گیرند.کودکی که خانواده نابسامانی دارد و خانواده در معرض از هم پاشیدن است مطمئناً فرصت های زیادی را از دست داده و نتوانسته است رشد هیجانی و رشد شناختی پیدا کند. لذا در ادامه هم اگر رسیدگی های مناسبی انجام نشود این فرد به عنوان عضو جامعه نه تنها عضو موثر نخواهد بود بلکه عضو آسیب آفرین جامعه خواهد بود.
سیاستهای اجتماعی باید به منزلة یکی از عواملی که در حفظ ثبات اقتصادی وسیاسی جامعه مؤثر است نیز مدنظر قرار داد. به این اعتبار بروز اختلال یا بینظمی اجتماعی میتواند از جمله ناشی از عدم موفقیت و ناکارﺁیی سیاستهای اجتماعی باشد. از این رو سیاستهای اجتماعی غالباً به عنوان چارچوبی برای انجام اصلاحات اجتماعی نیز مورد نظر قرار میگیرند.
مجموعة تحولات فوق منجر به ایجاد تلقی جدیدی از حمایت اجتماعی شد که براساسِ آن برنامههای حمایت اجتماعی باید بمثابه نوعی سکوی پرش برای فقرا در نظر گرفته شود. به این عبارت که در حالی «تور ایمنی اجتماعی» (Social Safety Net) میباید برای همه فقرا وجود داشته باشد، برنامههای فقرزدایی باید به نحوی طراحی شوند که ظرفیت و امکان جهش از فقر را برای فقیر ایجاد و یا لااقل بازگشت به اشتغال درآمدزا را برای او مهیا نمایند. ثانیاً حمایت اجتماعی نباید به عنوان یک هزینه مطلق بلکه به عنوان یک سرمایهگذاری برای توسعه منابع انسانی تلقی شود (صالحخود ۱۳۷۹)
در جریان جنگ دوم جهانی با تلاشهای «بوریخ» رئیس دانشگاه آکسفورد و تحت حمایتهای چرچیل نخستوزیر وقت انگلیس مفهوم مدرن رفاه اجتماعی شکل گرفت. در این نظریه، دولت مسئولیت تأمین حداقل نیازهای شهروندان در شش محور اصلی بهداشت ودرمان، غذا، پوشاک، مسکن، سوخت و روشنایی، حمل و نقل را عهدهدار میشد. در دهه ۱۹۷۰ بتدریج مفهوم جامعتری از رفاه اجتماعی شکل گرفت که براساس آن، رفاه اجتماعی عبارت بود از «مجموعه قوانین، برنامهها و خدمات سازمان یافتهای که هدف آن تأمین حداقل نیازهای اساسی کشور باشد.» یک دهه بعد بار دیگر این مفهوم تغییر کرد و مقولة دیگری با عنوانِ «مسئله اجتماعی» نیز به آن پیوند خورد به این ترتیب در دهه ۱۹۸۰ رفاه اجتماعی عبارت بود از «مجموعه اقدامات و خدمات گوناگون اجتماعی در جهت ارضاء نیازهای افراد و گروهها در جامعه و غلبه بر مسائل اجتماعی.» در دهه ۱۹۹۰ دیدگاههای انسانگرایانه در تبیین مفهوم رفاه نقش بیشتری یافتند. و در این دهه رفاه اجتماعی مجموعه شرایطی تلقی شد که در آن خشنودی انسان در زندگی تامین شود. در توضیح و تکمیل این نظر کنترل یا حل مسائل اجتماعی، ارضای نیازهای اولیه انسانی و به حداکثر رساندن فرصتهای اجتماعی موردنظر قرار گرفتند. در فرآیند تحول مفهوم رفاه، با تکوین مفاهیمی همچون خدمات اجتماعی، تأمین اجتماعی، توسعه اجتماعی و سیاست اجتماعی مواجه میشویم. در واقع بتدریج مفهوم رفاه اجتماعی با توسعه اقتصادی و اجتماعی پیوند یافته و در غالب نظریههای توسعه اجتماعی مطرح شده است